پنجشنبه ۰۴ آبان ۰۲ ۱۶:۲۷ ۵ بازديد
اگر به زمانی فکر کنید که بچهای شلخته بودید. آب دهانتان همیشه از گوشی لبتان آویزان بود. زندگی بسیار ساده بود. مامان بهت گفت "متشکرم" پس تو گفتی ممنون. بابا بهت گفته اتاقت رو تمیز کن پس تو اتاقتو تمیز کردی. معلم به شما گفت که از برداشتن بینی خود دست بردارید، بنابراین از برداشتن بینی خود (حداقل در ملاء عام) منصرف شدید.
زندگی الگوریتمی بود. X را انجام دهید و با Y پاداش بگیرید. X همیشه واضح بود و در حالی که پاداش Y قابل اعتماد بود. شما می توانید روی آن حساب کنید. شما می توانید آن را انتظار داشته باشید.
بیشتر زندگی از این راه گذشت. معلمان تکالیفی را بر عهده شما گذاشتهاند و شما میدانید که انجام آنها به روشی خاص، پاداشهای خاصی برای شما به همراه خواهد داشت. دوستانتان به شما گفتند چه چیز جالب و چه چیز لنگ است و شما مطابق آن دنبال کردید. رئیس شما به شما گفته است که اگر در طول جلسات مهم مشتری از خوابیدن دست نکشید، او شما را اخراج میکند (و حالا به شما نگاه میکند، یک گونی تنبل).
و به این ترتیب پیش میرود: X را انجام دهید. انتظار نتیجه Y را داشته باشید. همه چیز قابل پیش بینی است. همه چیز قابل درک است. هر زمان که کاری انجام می دهید، همیشه می دانید که انتظار چه نتیجه ای را داشته باشید.
بیایید این را «زندگی الگوریتمی» بنامیم.
زندگی الگوریتمی در ابتدا برای…
هی، متاسفم که قطع می کنم…
میدانم که داشتی آن را میخواندی و همه چیز را وارد آن میکردی، اما باید برای لحظهای تو را اینجا متوقف کنم. زیرا به نظر می رسد که شما به نوعی به یک مقاله فقط برای مشترکین برخورد کرده اید، و من از گفتن آن متنفرم، اما این موضوع رایگان نیست.
(از قبل عضو هستید؟ از اینجا وارد شوید.)
ببینید، من یک دسته مقاله بزرگ، طولانی و جذاب برای همه می نویسم، اینها احتمالاً برخی از مقالاتی هستند که شما می شناسید و دوست دارید. آنها بزرگ و زیبا و طولانی و پر از GIF های خنده دار گربه هستند. اما گاهی اوقات وقتی میخواهم به یک موضوع خاص منحرف شوم یا در مورد مشکل خاصی که خوانندگانم دارند غوطه ور شوم، چیزی را منحصراً برای مشترکانم مینویسم. شبیه این یکی.
شما هم می توانید این مطالب اضافی را خودتان بخوانید. فقط باید مشترک شوید. آسان است و 60 ثانیه طول می کشد.
از سایت حمایت کنید و به موارد زیر دسترسی پیدا کنید:
تمام بینش های بی مزخرف و دیدگاه های جدیدی که باید ارائه دهم. شما دسترسی فوری به همه مقالات موجود در سایت، از جمله بیش از 40 مقاله منحصر به فرد برای مشترکین، دارید.
6 دوره اصلی برای بهبود زندگی شما:
روابط سالم - دریابید که چرا روابط شما همه شکست می خورند یا به روشی که انجام می دهند موفق می شوند - و در مورد آن چه کاری می توانید انجام دهید.
تسلط عاطفی - کنترل بهتری بر احساسات خود داشته باشید و بیاموزید که چگونه آنها را به طور مؤثرتری در زندگی خود هدایت کنید.
تاب آوری - مهم ترین چالش های زندگی را بپذیرید و با سرسختی و هدف زندگی کنید.
یافتن هدف - هدفی را بیابید که به زندگی شما معنا بدهد و در مورد چیزهایی که برایتان مهم است اقدام کنید.
پاداش: ارتباط اجتماعی - بیاموزید که چگونه عمیق تر با افراد زندگی خود ارتباط برقرار کنید، یک مکالمه در یک زمان.
باورهای چالش برانگیز - باورهای خود را عمیقاً بررسی کنید و بفهمید که آیا آنها در زندگی به شما کمک می کنند یا به شما آسیب می زنند.
پاداش: غلبه بر اضطراب - به ریشه اضطراب خود برسید و یاد بگیرید که بر آنها غلبه کنید، یک قدم دردناک.
یک زندگی بهتر بسازید - یک برنامه عملی ایجاد کنید تا در نهایت زندگی ای را که همیشه می خواستید داشته باشید.
امتیاز: آشنایی سالم - اصولی را که باعث ایجاد یک زندگی دوستی موفق و روابط رضایتبخش میشوند، به خوبی درک کنید.
5 کتاب الکترونیکی عالی که به طور عمیق در مورد موضوعاتی مانند خودشناسی، روابط، عادات و شادی می پردازند، بلافاصله پس از ثبت نام برای شما ایمیل می شوند.
تفسیرهای صوتی برای کتابهایم، که در آنها درباره کتابهای پرفروشم مانند «هنر لطیف فک نکردن» و «همه چیز بدجنس است» به طور عمیق صحبت میکنم.
رویدادها و ملاقاتهای انحصاری مانند ملاقاتهای انحصاری پس از نمایش برای اعضا در طول تورهای کتاب من.
همه چیزهایی را می خواهند که حس خوبی داشته باشند. همه می خواهند زندگی بی دغدغه، شاد و آسانی داشته باشند، عاشق شوند و رابطه جنسی و روابط شگفت انگیزی داشته باشند، بی نقص به نظر برسند و پول در بیاورند، محبوب و مورد احترام و تحسین باشند و یک رقصنده تمام عیار باشند تا جایی که مردم دوست دارند از هم جدا شوند. دریای سرخ وقتی وارد اتاق می شوید.
همه آن را دوست دارند - دوست داشتن آن آسان است.
اگر از شما بپرسم "از زندگی چه می خواهید؟" و شما چیزی شبیه این می گویید: "من می خواهم شاد باشم و خانواده ای عالی داشته باشم و شغلی که دوست دارم"، آنقدر فراگیر است که حتی هیچ معنایی هم ندارد.
یک سوال جالب تر - سوالی که شاید قبلاً هرگز به آن فکر نکرده اید - این است که چه دردی را در زندگی خود می خواهید؟ برای چه چیزی حاضرید مبارزه کنید؟ زیرا به نظر میرسد که این عامل تعیینکنندهتر در چگونگی پیشرفت زندگی ما باشد.
چه دردی تو زندگیت میخوای؟ برای چه چیزی حاضرید مبارزه کنید؟
همه میخواهند یک شغل شگفتانگیز و استقلال مالی داشته باشند، اما همه نمیخواهند در هفتههای کاری 60 ساعته، رفتوآمدهای طولانی، و کاغذبازیهای مشمئزکننده، برای عبور از سلسلهمراتب خودسرانه شرکتها و محدودیتهای بینظیر یک جهنم بینهایت اتاقک رنج ببرند. مردم می خواهند بدون ریسک، بدون فداکاری، بدون رضایت دیرهنگام لازم برای جمع آوری ثروت، ثروتمند شوند.
همه میخواهند رابطه جنسی عالی و رابطهای عالی داشته باشند، اما همه حاضر نیستند برای رسیدن به این هدف، گفتگوهای سخت، سکوتهای ناخوشایند، احساسات آسیبدیده و رواندرامهای عاطفی را پشت سر بگذارند.
آنها درد را یک چیز منفی عینی می دانند که باید به هر قیمتی از آن اجتناب کرد، در حالی که واقعیت بسیار ظریف تر است. همانطور که من به طور گسترده در دوره تاب آوری خود در اشتراک حق بیمه مارک منسون پوشش می دهم، همه ما قادریم - و من معتقدم مسئول آن هستیم - برای درد خود معنا قائل شویم، و این در واقع می تواند به زندگی ما هدف بدهد.
اما اکثر مردم این را درک نمی کنند. و به این ترتیب ساکن می شوند. آنها حل می شوند و می پرسند "چه می شود اگر؟" سالها و سالها تا زمانی که سوال از «چه میشد اگر؟» تغییر میکند. به "این بود؟" و وقتی وکلا به خانه می روند و چک نفقه در پست است، می گویند: "این برای چه بود؟" اگر 20 سال قبل به خاطر استانداردها و انتظارات پایین تر آنها نبود، پس برای چه؟
شادی نیاز به مبارزه دارد. مثبت، عارضه جانبی رسیدگی به امور منفی است. شما فقط می توانید از تجربیات منفی برای مدت طولانی قبل از بازگشت به زندگی اجتناب کنید
در هسته همه رفتارهای انسان، نیازهای ما کم و بیش مشابه هستند. مدیریت تجربه مثبت آسان است. این یک تجربه منفی است که همه ما، طبق تعریف، با آن دست و پنجه نرم می کنیم. بنابراین، آنچه از زندگی به دست می آوریم با احساسات خوبی که می خواهیم تعیین نمی شود، بلکه با احساسات بدی که مایل و قادر به حفظ آن هستیم تا به آن احساسات خوب برسیم تعیین می شود.
آنچه ما از زندگی به دست می آوریم توسط احساسات خوبی که آرزو می کنیم تعیین نمی شود، بلکه با احساسات بدی که مایل و قادر به حفظ آن هستیم تا به آن احساسات خوب برسیم تعیین می شود.
مردم فیزیک شگفت انگیزی می خواهند. اما تا زمانی که به طور مشروع از درد و استرس جسمانی ناشی از زندگی ساعت به ساعت در یک باشگاه ورزشی قدردانی نکنید، مگر اینکه عاشق محاسبه و تنظیم غذایی که می خورید باشید و زندگی خود را در بشقاب کوچک برنامه ریزی کنید. اندازه بخش.4
مردم می خواهند کسب و کار خود را راه اندازی کنند یا از نظر مالی مستقل شوند. اما شما به یک کارآفرین موفق تبدیل نمیشوید مگر اینکه راهی برای قدردانی از ریسک، عدم اطمینان، شکستهای مکرر و ساعتهای دیوانهوار کار روی چیزی پیدا کنید که نمیدانید موفق خواهد بود یا خیر.
مردم یک شریک، یک همسر می خواهند. اما بدون قدردانی از آشفتگی عاطفی ناشی از طرد شدن، ایجاد تنش جنسی که هرگز رها نمیشود و خیره به تلفنی که هرگز زنگ نمیخورد، در نهایت کسی شگفتانگیز را جذب نمیکنید. این بخشی از بازی عشق است. اگر بازی نکنید نمی توانید برنده شوید.
آنچه موفقیت شما را تعیین می کند این نیست که "از چه چیزی می خواهید لذت ببرید؟" سوال این است که "چه دردی را می خواهید تحمل کنید؟" کیفیت زندگی شما با کیفیت تجربیات مثبت شما تعیین نمی شود، بلکه کیفیت تجربیات منفی شما تعیین می شود. و خوب شدن در کنار آمدن با تجربیات منفی، خوب بودن در کنار آمدن با زندگی است.
خوب شدن در کنار آمدن با تجربیات منفی، خوب بودن در کنار آمدن با زندگی است.
توصیه های بیهوده زیادی وجود دارد که می گوید: "فقط باید به اندازه کافی آن را بخواهی!"
هر کس چیزی می خواهد. و همه به اندازه کافی چیزی می خواهند. آنها فقط از آنچه می خواهند، یا بهتر است بگوییم، آنچه را که «به اندازه کافی» می خواهند، آگاه نیستند.
زیرا اگر در زندگی منافع چیزی را می خواهید، باید هزینه ها را نیز بخواهید. اگر بدن ساحلی را می خواهید، باید عرق، درد، صبح های زود و گرسنگی را بخواهید. اگر قایق تفریحی میخواهید، باید شبهای دیروقت، حرکتهای تجاری پرخطر و احتمال عصبانی کردن یک نفر یا ده هزار نفر را نیز بخواهید.
اگر متوجه شدید که ماه به ماه، سال به سال چیزی را میخواهید، اما هیچ اتفاقی نمیافتد و هرگز به آن نزدیک نمیشوید، شاید آن چیزی که واقعاً میخواهید یک خیال باشد،
زندگی الگوریتمی بود. X را انجام دهید و با Y پاداش بگیرید. X همیشه واضح بود و در حالی که پاداش Y قابل اعتماد بود. شما می توانید روی آن حساب کنید. شما می توانید آن را انتظار داشته باشید.
بیشتر زندگی از این راه گذشت. معلمان تکالیفی را بر عهده شما گذاشتهاند و شما میدانید که انجام آنها به روشی خاص، پاداشهای خاصی برای شما به همراه خواهد داشت. دوستانتان به شما گفتند چه چیز جالب و چه چیز لنگ است و شما مطابق آن دنبال کردید. رئیس شما به شما گفته است که اگر در طول جلسات مهم مشتری از خوابیدن دست نکشید، او شما را اخراج میکند (و حالا به شما نگاه میکند، یک گونی تنبل).
و به این ترتیب پیش میرود: X را انجام دهید. انتظار نتیجه Y را داشته باشید. همه چیز قابل پیش بینی است. همه چیز قابل درک است. هر زمان که کاری انجام می دهید، همیشه می دانید که انتظار چه نتیجه ای را داشته باشید.
بیایید این را «زندگی الگوریتمی» بنامیم.
زندگی الگوریتمی در ابتدا برای…
هی، متاسفم که قطع می کنم…
میدانم که داشتی آن را میخواندی و همه چیز را وارد آن میکردی، اما باید برای لحظهای تو را اینجا متوقف کنم. زیرا به نظر می رسد که شما به نوعی به یک مقاله فقط برای مشترکین برخورد کرده اید، و من از گفتن آن متنفرم، اما این موضوع رایگان نیست.
(از قبل عضو هستید؟ از اینجا وارد شوید.)
ببینید، من یک دسته مقاله بزرگ، طولانی و جذاب برای همه می نویسم، اینها احتمالاً برخی از مقالاتی هستند که شما می شناسید و دوست دارید. آنها بزرگ و زیبا و طولانی و پر از GIF های خنده دار گربه هستند. اما گاهی اوقات وقتی میخواهم به یک موضوع خاص منحرف شوم یا در مورد مشکل خاصی که خوانندگانم دارند غوطه ور شوم، چیزی را منحصراً برای مشترکانم مینویسم. شبیه این یکی.
شما هم می توانید این مطالب اضافی را خودتان بخوانید. فقط باید مشترک شوید. آسان است و 60 ثانیه طول می کشد.
از سایت حمایت کنید و به موارد زیر دسترسی پیدا کنید:
تمام بینش های بی مزخرف و دیدگاه های جدیدی که باید ارائه دهم. شما دسترسی فوری به همه مقالات موجود در سایت، از جمله بیش از 40 مقاله منحصر به فرد برای مشترکین، دارید.
6 دوره اصلی برای بهبود زندگی شما:
روابط سالم - دریابید که چرا روابط شما همه شکست می خورند یا به روشی که انجام می دهند موفق می شوند - و در مورد آن چه کاری می توانید انجام دهید.
تسلط عاطفی - کنترل بهتری بر احساسات خود داشته باشید و بیاموزید که چگونه آنها را به طور مؤثرتری در زندگی خود هدایت کنید.
تاب آوری - مهم ترین چالش های زندگی را بپذیرید و با سرسختی و هدف زندگی کنید.
یافتن هدف - هدفی را بیابید که به زندگی شما معنا بدهد و در مورد چیزهایی که برایتان مهم است اقدام کنید.
پاداش: ارتباط اجتماعی - بیاموزید که چگونه عمیق تر با افراد زندگی خود ارتباط برقرار کنید، یک مکالمه در یک زمان.
باورهای چالش برانگیز - باورهای خود را عمیقاً بررسی کنید و بفهمید که آیا آنها در زندگی به شما کمک می کنند یا به شما آسیب می زنند.
پاداش: غلبه بر اضطراب - به ریشه اضطراب خود برسید و یاد بگیرید که بر آنها غلبه کنید، یک قدم دردناک.
یک زندگی بهتر بسازید - یک برنامه عملی ایجاد کنید تا در نهایت زندگی ای را که همیشه می خواستید داشته باشید.
امتیاز: آشنایی سالم - اصولی را که باعث ایجاد یک زندگی دوستی موفق و روابط رضایتبخش میشوند، به خوبی درک کنید.
5 کتاب الکترونیکی عالی که به طور عمیق در مورد موضوعاتی مانند خودشناسی، روابط، عادات و شادی می پردازند، بلافاصله پس از ثبت نام برای شما ایمیل می شوند.
تفسیرهای صوتی برای کتابهایم، که در آنها درباره کتابهای پرفروشم مانند «هنر لطیف فک نکردن» و «همه چیز بدجنس است» به طور عمیق صحبت میکنم.
رویدادها و ملاقاتهای انحصاری مانند ملاقاتهای انحصاری پس از نمایش برای اعضا در طول تورهای کتاب من.
همه چیزهایی را می خواهند که حس خوبی داشته باشند. همه می خواهند زندگی بی دغدغه، شاد و آسانی داشته باشند، عاشق شوند و رابطه جنسی و روابط شگفت انگیزی داشته باشند، بی نقص به نظر برسند و پول در بیاورند، محبوب و مورد احترام و تحسین باشند و یک رقصنده تمام عیار باشند تا جایی که مردم دوست دارند از هم جدا شوند. دریای سرخ وقتی وارد اتاق می شوید.
همه آن را دوست دارند - دوست داشتن آن آسان است.
اگر از شما بپرسم "از زندگی چه می خواهید؟" و شما چیزی شبیه این می گویید: "من می خواهم شاد باشم و خانواده ای عالی داشته باشم و شغلی که دوست دارم"، آنقدر فراگیر است که حتی هیچ معنایی هم ندارد.
یک سوال جالب تر - سوالی که شاید قبلاً هرگز به آن فکر نکرده اید - این است که چه دردی را در زندگی خود می خواهید؟ برای چه چیزی حاضرید مبارزه کنید؟ زیرا به نظر میرسد که این عامل تعیینکنندهتر در چگونگی پیشرفت زندگی ما باشد.
چه دردی تو زندگیت میخوای؟ برای چه چیزی حاضرید مبارزه کنید؟
همه میخواهند یک شغل شگفتانگیز و استقلال مالی داشته باشند، اما همه نمیخواهند در هفتههای کاری 60 ساعته، رفتوآمدهای طولانی، و کاغذبازیهای مشمئزکننده، برای عبور از سلسلهمراتب خودسرانه شرکتها و محدودیتهای بینظیر یک جهنم بینهایت اتاقک رنج ببرند. مردم می خواهند بدون ریسک، بدون فداکاری، بدون رضایت دیرهنگام لازم برای جمع آوری ثروت، ثروتمند شوند.
همه میخواهند رابطه جنسی عالی و رابطهای عالی داشته باشند، اما همه حاضر نیستند برای رسیدن به این هدف، گفتگوهای سخت، سکوتهای ناخوشایند، احساسات آسیبدیده و رواندرامهای عاطفی را پشت سر بگذارند.
آنها درد را یک چیز منفی عینی می دانند که باید به هر قیمتی از آن اجتناب کرد، در حالی که واقعیت بسیار ظریف تر است. همانطور که من به طور گسترده در دوره تاب آوری خود در اشتراک حق بیمه مارک منسون پوشش می دهم، همه ما قادریم - و من معتقدم مسئول آن هستیم - برای درد خود معنا قائل شویم، و این در واقع می تواند به زندگی ما هدف بدهد.
اما اکثر مردم این را درک نمی کنند. و به این ترتیب ساکن می شوند. آنها حل می شوند و می پرسند "چه می شود اگر؟" سالها و سالها تا زمانی که سوال از «چه میشد اگر؟» تغییر میکند. به "این بود؟" و وقتی وکلا به خانه می روند و چک نفقه در پست است، می گویند: "این برای چه بود؟" اگر 20 سال قبل به خاطر استانداردها و انتظارات پایین تر آنها نبود، پس برای چه؟
شادی نیاز به مبارزه دارد. مثبت، عارضه جانبی رسیدگی به امور منفی است. شما فقط می توانید از تجربیات منفی برای مدت طولانی قبل از بازگشت به زندگی اجتناب کنید
در هسته همه رفتارهای انسان، نیازهای ما کم و بیش مشابه هستند. مدیریت تجربه مثبت آسان است. این یک تجربه منفی است که همه ما، طبق تعریف، با آن دست و پنجه نرم می کنیم. بنابراین، آنچه از زندگی به دست می آوریم با احساسات خوبی که می خواهیم تعیین نمی شود، بلکه با احساسات بدی که مایل و قادر به حفظ آن هستیم تا به آن احساسات خوب برسیم تعیین می شود.
آنچه ما از زندگی به دست می آوریم توسط احساسات خوبی که آرزو می کنیم تعیین نمی شود، بلکه با احساسات بدی که مایل و قادر به حفظ آن هستیم تا به آن احساسات خوب برسیم تعیین می شود.
مردم فیزیک شگفت انگیزی می خواهند. اما تا زمانی که به طور مشروع از درد و استرس جسمانی ناشی از زندگی ساعت به ساعت در یک باشگاه ورزشی قدردانی نکنید، مگر اینکه عاشق محاسبه و تنظیم غذایی که می خورید باشید و زندگی خود را در بشقاب کوچک برنامه ریزی کنید. اندازه بخش.4
مردم می خواهند کسب و کار خود را راه اندازی کنند یا از نظر مالی مستقل شوند. اما شما به یک کارآفرین موفق تبدیل نمیشوید مگر اینکه راهی برای قدردانی از ریسک، عدم اطمینان، شکستهای مکرر و ساعتهای دیوانهوار کار روی چیزی پیدا کنید که نمیدانید موفق خواهد بود یا خیر.
مردم یک شریک، یک همسر می خواهند. اما بدون قدردانی از آشفتگی عاطفی ناشی از طرد شدن، ایجاد تنش جنسی که هرگز رها نمیشود و خیره به تلفنی که هرگز زنگ نمیخورد، در نهایت کسی شگفتانگیز را جذب نمیکنید. این بخشی از بازی عشق است. اگر بازی نکنید نمی توانید برنده شوید.
آنچه موفقیت شما را تعیین می کند این نیست که "از چه چیزی می خواهید لذت ببرید؟" سوال این است که "چه دردی را می خواهید تحمل کنید؟" کیفیت زندگی شما با کیفیت تجربیات مثبت شما تعیین نمی شود، بلکه کیفیت تجربیات منفی شما تعیین می شود. و خوب شدن در کنار آمدن با تجربیات منفی، خوب بودن در کنار آمدن با زندگی است.
خوب شدن در کنار آمدن با تجربیات منفی، خوب بودن در کنار آمدن با زندگی است.
توصیه های بیهوده زیادی وجود دارد که می گوید: "فقط باید به اندازه کافی آن را بخواهی!"
هر کس چیزی می خواهد. و همه به اندازه کافی چیزی می خواهند. آنها فقط از آنچه می خواهند، یا بهتر است بگوییم، آنچه را که «به اندازه کافی» می خواهند، آگاه نیستند.
زیرا اگر در زندگی منافع چیزی را می خواهید، باید هزینه ها را نیز بخواهید. اگر بدن ساحلی را می خواهید، باید عرق، درد، صبح های زود و گرسنگی را بخواهید. اگر قایق تفریحی میخواهید، باید شبهای دیروقت، حرکتهای تجاری پرخطر و احتمال عصبانی کردن یک نفر یا ده هزار نفر را نیز بخواهید.
اگر متوجه شدید که ماه به ماه، سال به سال چیزی را میخواهید، اما هیچ اتفاقی نمیافتد و هرگز به آن نزدیک نمیشوید، شاید آن چیزی که واقعاً میخواهید یک خیال باشد،
- ۰ ۰
- ۰ نظر